هیچکس بعد هیچکس نمرده ولی خیلیا بعد از خیلیا دیگه زندگی نکردن
هیچکس بعد هیچکس نمرده ولی خیلیا بعد از خیلیا دیگه زندگی نکردن
دیشب شب بدی بود...
واسه بار آخر همه خاطراتتُِِ مرور كردم... مثل یه فیلم... خیلی سریع...بعضی جاهاش هم stop می كردم و...
اما بالاخره تموم شد..
قرارمان همان جای همیشگی
فقط یکبارم شده تو بیا
خدایا؛ ب تنهایی ات قسم...دل هیچکس را ب آنچه قسمتش نیست عادت نده:
ی فلک گر من نمیزادی اجاقت کور بود؟
من که خود راضی به این خلقت نبودم زور بود؟
من که باشم یا نباشم کار گردون لنگ نیس
من بمیرم ا نمیرم کسی دلتنگ نیس
سلام ای چشم بارانی ! پناهم می دهی امشب ؟
سوالم را که می دانی پناهم می دهی امشب ؟
منم آن آشنای سالیان گریه و لبخند
و امشب رو به ویرانی ، پناهم می دهی امشب ؟
میان آب و گل رقصان ، میان خار و گل خندان
در آن آغوش نورانی ، پناهم می دهی امشب ؟
دل و دین در کف یغما و من تنها و من تنها…
در این هنگام رو حانی ، پناهم می دهی امشب ؟
به ظلمت رهسپار نور و از میراث هستی دور
در آن اسرار پنهانی ، پناهم می دهی امشب ؟
رها از همت بودن ، رها از بال و پر سودن
رها از حد انسانی ، پناهم می دهی امشب ؟
نگاهت آشنا با دل ، کلامت گرمی محفل
تو از چشمم چه می خوانی ؟ پناهم می دهی امشب ؟
جدایی درد بی درمان عشق است
جدایی حرف بی پایان عشق است
جدایی قصه های تلخ دارد
جدایی ناله های سخت دارد
جدایی شاه بی پایان عشق است
جدایی راز بی پایان عشق است
جدایی گریه وفریاد دارد
جدایی مرگ دارد درد دارد
خدایا دور کن درد جدایی
که بی زارم دگر از اشنایی
باید فراموشت کنم / چندیست تمرین می کنم
من می توانم ! می شود ! / آرام تلقین می کنم
حالم ، نه ، اصلا خوب نیست ....تا بعد، بهتر می شود ....
فکری برای این دلِ آرام غمگین می کنم /من می پذیرم رفته ای
و بر نمی گردی همین ! / خود را برای درک این ، صد بار تحسین می کنم
کم کم ز یادم می روی / این روزگار و رسم اوست !
این جمله را با تلخی اش ، صد بار تضمین میکنم.
ساده می گویم عزیزم دل بریدن ساده نیست
چشمهای مهربانت را ندیدن ساده نیست
از زمان رفتنت خورشید را گم کرده ام
ناله های ابر را هر شب شنیدن ساده نیست
دلم تنگ است برای کسی که نمی داند
نمی داند که بی او به دشت جنون میرود دلم
می دانم اگر نزدیکش شوم دور خواهد شد
پس بگذار که نداند بی او تنهایم
دور می مانم که نزدیک بماند